نماوا

پادکست
ایران به روایت پرویز پیران
(سجاد کریمزاده)
«پرویز پیران» یکی از جامعهشناسان برجسته ایرانی است که در حوزههای گوناگونی کار و مطالعه نموده و آثار ماندگاری از خود به جای گذاشته است.
مجموعه ایران پایدار روز یکشنبه سیزدهم آذرماه در یکی دیگر از برنامههای گفتگومحور مهستان میزبان این اندیشمند ایرانی بود تا روایت وی از ایران و پاسخ او به پرسشهای بنیادین مجموعه را ثبت نماید. در ادامه میتوانید گزارشی از این گفتگو را مطالعه نمایید.
پیران جامعهشناس توده ها
پیران، ریشههای رشد خود به عنوان یک جامعهشناس را در دوران کودکی و در شرایط پارادوکسیکال خانوادگی از سویی و زندگی با اقوام گوناگون در نقاط مختلف ایران از سوی دیگر میداند. زندگی و مطالعه در شهرهای حاشیهای ایران و در نتیجه آشنایی با پدیده های اجتماعی- اقتصادی مانند فقر و حاشیهنشینی –که پیران اصرار دارد اصطلاحی نادرست است و به جای آن باید از مفهوم «مسکن خودساخته» استفاده نمود- دیگر عامل اثر گذار بر پیران نوجوان برای تمایل به رشته جامعهشناسی بوده است. همنشینی با اساتید برجستهای مانند دکتر شفیعی کدکنی، دکتر صدوقی و دیگر اساتید وقت دانشگاه تهران در ایران و اساتیدی مانند رابرت جی آنتونیو در خارج از کشور در این مسیر بر رشد پیران به عنوان جامعهشناسی دانشمند اثر گذار بوده اند و پرویز پیران از این اساتید نیز با فروتنی مثال زدنی یاد میکند.
تحصیل در فرنگ و جامعه شناسی ایران
کسانی که در رشتههای علوم انسانی و خصوصا جامعهشناسی تحصیل کردهاند یا به نوعی با کتب این حوزه آشنایی دارند- به خوبی میدانند که آثار منتشر شده به زبان فارسی گاه آثاری درخشانند اما به سختی میتوان آنها را برای فهم جامعه ایران به کار گرفت. البته کشیدن این مرز باریک بین خواندن کتابها برای فهم جامعه ایران و خواندن آن برای انبار کردن آنها در قفسه کتابخانهها مرزی باریک است. تمایز ظریفی که پیران به زعم خود با یک شوک در حین تدریس در دانشگاه تهران متوجه آن شده است. او برای نیفتادن در دام این خطا، بازه زمانی انقلاب فرهنگی را به مطالعه آثاری اختصاص داده که تاریخ و فرهنگ ایران را بازنمایی می کنند. از دل این مطالعات است که ایدههای متنوعی خصوصا در جامعهشناسی شهر و مدیریت شهری توسط پیران پیشنهاد شده؛ که شاید شناختهشدهترین آنها شورایاریهای محلات باشند.
خواب آشفته مدرنیته ایرانی
نظرات و آرای زیادی از متفکران گوناگون وجود دارند که تلاش کردهاند نسبت ایران با مدرنیته، نوع تحقق مدرنیته در ایران و نسبت آن با سنت و گذشته تاریخی ایران را تبیین و تحلیل کنند. نظراتی که گاه تقابلها و مجادلات جدی در سپهر روشنفکری ایران به همراه داشته است؛ اما استعاره پرویز پیران از مدرنیته را نمیتوان به راحتی رد کرد. پیران مدرنیته ایرانی را به خوابی تشبیه میکند که بیننده خواب، بدون آنکه به زبان و فرهنگ خوابی که دیده آشنا باشد، شیفته آن خواب شده و بعد در عالم بیداری، تنها قطعات گسسته ای از پازل خواب را به یاد می آورد؛ آن هم به زبانی بیگانه! و بعد سعی میکند با ترجمه های مغشوش این قطعات گسسته را برای خود ترجمه کند. اما اتفاق تلختر هنگامی رخ داده است که تاریخ ایران با مفاهیمی بازنویسی شده که از همان خواب آشفته برگرفته شده و حتی به خوبی ترجمه نشده است. این انحراف از گذشته به سبب مواجهه مغشوش با مدرنیته، مهمترین ویژگی ایرانی است که پیران در ذهن دارد. ایرانی پر از تناقضها و تضادها.
پیران با تناقضها و تضادهای مختلفی که در طول تاریخ، جامعه ایران با آن دست به گریبان بوده و در دوران مدرن بیشتر هم شده است، به خوبی آشناست و برای آن توضیحات تاریخی- جامعه شناختی نیز ارائه میکند. نشانههایی که از نظر پیران به صورت مجرد میتوانند حاکی از فروپاشی باشند؛ اما چگونه است که ایران طی قرنها بقا پیدا کرده و دوام یافته است؟ پاسخ پیران به این سوال این است که بر خلاف آن چیزی که در ابتدا به نظر میرسد میان اقوام ایران پیوندها و در هم تنیدگیهای زیادی وجود دارد که میتواند حاصل زیست در زیر پرچم اولین امپراطوری جهان باشد. دوم آنکه قرار گرفتن در مسیرهای مهم تجاری ایران را به سرزمینی تجاری و شهرنشین تبدیل کرده و یک در هم تنیدگی مانع از فروپاشی در همین شهرها نیز ارتباطات تنگاتنگ بازار و شهر بوده است. اما آن عامل پیونددهنده سومی که به تدوام و بقای ایران کمک کرده است اندکی متفاوت است. پیران مانند یک شاعر یا فیلسوف نظریهپرداز زیبایی، اما همچنان به عنوان یک دانشمند علوم اجتماعی، به عاملی به نام «غم» اشاره میکند. سالها پژوهش و تجربه عملی در مورد وجه اجتماعی یک پدیده طبیعی به نام زلزله، او را به این نتیجه رسانده که تراژدی، درد و غم میتواند به راحتی سبب شود که تمایزهای قومی بسیار کمرنگ شوند. و به همین دلیل است که در ایران بروز غمی به گستردگی جنگ یا زلزله به سرعت به «درد مشترک ملی» تبدیل میشود.
شعلههای امید در عرفان ایرانی
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید. این استعاره برای پرویز پیران به معنای آن است که ما برای رسیدن به درک صحیحی از خود و سرزمینمان نیاز به تلاشی بی وقفه و نگاهی عمیق به جهان ایرانی داریم. تمام تناقضها و تضادها در ایران هنوز وجود دارند، مسائل و تراژدیها همچنان وجود دارند و رخ میدهند و اگر بخواهیم به پستوهای ذهن پرویز پیران برویم، احتمالا اکنون ایران در آن پستوهای ذهن، چندان روشن و پرفروغ نیست. اما او در اینجا در نقطهای بین جامعهشناس عالم و ایرانیِ میهندوست قرار میگیرد و معتقد است هنوز شعلههایی از دل عرفان ایرانی روشن و نمایان است که به نظام سرمایهداری اجازه نداده که معنا را از فرهنگ ایرانی بگیرد؛ یا دستکم به اندازه جغرافیای خارج از این سرزمین، این اتفاق رخ نداده است. ایرانیان، از نظر پیران، هنوز انسانهایی عاطفیاند و تکانههای اخلاقی، گاه تا مرز گذشتن از جان بر آنان اثر میکند.
تجلی آزمون تاریخی در جامعه لحظهای
انقلاب ۱۳۵۷، ملت ایران را وارد دوره تاریخی جدیدی کرده است. پیران این دوره، یعنی بیش از چهار دهه گذشته را انحرافی در آزادیخواهی ایرانیان میداند که شبیه به آزمونی تاریخی است. آزمونی مشابه با رنسانس در اروپا. آزمونی برای از سر گذراندن دورهای از تسلط نهاد دین بر مسند قدرت سیاسی. دورهای که البته نشان داد حکمرانی یا به تعبیر پیران «اداره خردمندانه دخیلان» در حکومت دینی نمیتواند کارآمد باشد و ناچار به کنترل و سرکوب شهروندان و شهروندی و فراهم شدن فضا و فرصت برای فرصتطلبان خودی ودر نهایت فساد، عدم پاسخگویی و عدم شفافیت منجر میشود. آزمونی که البته در نهایت و مطابق با پیشبینی، به شکلگیری یک جنبش نیز انجامیده است. پیران معتقد است که این جنبش نه اکنون بلکه بیش ازیک دهه است که شکل گرفته و در سال ۸۸ با نهادینه نشدن جنبش و عدم جذب جنبش، در نتیجه عدم شکلگیری اپوزیسیون مستقل، از مرحله سیاسی عبور کرده، و در تمام این سالها در سالن انتظار برای خیزشی دوباره بوده است.
انباشت شدن اعتراض و جنبشها بر هم و امتداد آن در طول زمان، یا به عبارتی پیوند خوردن یک اعتراض به اعتراض بعدی در طی سالهای اخیر از سویی، و ترکیب این نارضایتیهای افزایشی با ناکارآمدی اداره کشور و فشار شدید معیشتی، رویا را از مردم ایران ربوده و باعث شده است که پیران از مفهومی به نام «جامعه لحظهای» برای توصیف آن استفاده کند. البته جامعه لحظهای پایی هم در دولت و تحریمها دارد. دولتی که بی برنامه و با سیاست «از این ستون به آن ستون فرج است» سر میکند نیز خود سوی دیگر لحظهای شدنِ جامعه است. مجموع این شرایط به منزله شکلگیری یک «ابرجنبش تام و تمام» از سوی انسانهایی است که در وضعیت ِ«ریسک صفر» قرار گرفتهاند. انسانهایی که دیگر به «النصر بالرعب» پاسخ نمیدهند و این استراتژی از نظر پیران یک استراتژی شکست خورده در بلند مدت است.
آگاهی تاریخی، بلوغ جامعه و جنبش بی سر
پیران این که جنبشی بیسر باشد را ایرادی بر جنبشهای جدید نمیداند. اساسا از نظر او جنبشهای جدید ماهیتا بیسر هستند. آنچه خطرناک است از قضا پتانسیل بالای مهندسی اجتماعی در جنبشهاست. اما پیران امیدوار به آینده بلوغ جامعه ایران است. امیدوار به آینده، به پشتوانه گذشته غنی فرهنگ؛ فرهنگی دردمند که مولوی و حافظ خلق کرده ست و هم آنها گرانیگاه فرهنگی برای آگاهی تاریخی فعلی شدهاند. او البته به عنوان جامعهشناس از نقش رسانه جدید یا آنگونه که مشهور است فضای مجازی در این آگاهی تاریخی و بلوغ نیز بیاطلاع نیست. باید دانست که پیران حتما آگاهتر از آن است که معتقد باشد نیازمند یک راهبرد و استراتژی برای برون رفت از وضعیت موجود نیستیم؛ برعکس وی معتقد است داشتن راهبرد، تاکتیک و دستورالعمل مدونی که شبکهای از نخبگان علمی، اجرایی و سیاسی در همکاری با هم خلق میکنند حتی مقدم بر هر نوع مجادله سیاسی، و پیشنیاز هر گونه اصلاحی در وضعیت است. خواه این وضعیت اصلاحات باشد یا تغییرات و دگرگونیهای رادیکال. وجود چنین شبکهای از نخبگان میتواند راه خود را در فرآیندی صحیح بیابد و حتی مردم و توده را نیز با خود همراه کند.
شکلگیری این شبکه از نخبگان و اثرگذاری آن مسلزم داشتن یک رسانه قدرتمند است. خطری که پیران به خوبی آن را گوشزد میکند. در وضعیتی که حکومت از نظر رسانهای ضعیف عمل کرده و مهمتر از آن به رسانههای پاک و مستقل اجازه فعالیت نداده است، هم خطر مهندسی شدن جنبش اجتماعی را بالا برده و هم البته خود از این فضا متضرر میشود. پیران معتقد است حکومت ضرورتاَ باید به چنین رسانهای فرصت شکلگیری بدهد. اما ضرورت متقدم بر این ضروریات اقتضائی، از نظر جامعهشناس مردم ایران، این است که ناچاریم شیوه مشارکت را یاد بگیریم. ناچاریم گفتگوکردن را فرا بگیریم و ناچاریم از گفتگوی موثر، گفتمان، پروژه و نقشه راه بسازیم.
نسخه صوتی این برنامه در سایت، کانال تلگرام و کستباکس و نسخه تصویری آن در کانال آپارات و یوتیوب ایران پایدار در دسترس است.